نهضت فراگيردرانتخابات رياست جمهوري چه بد ست آورد وچه را ازد ست داد؟؟؟
استادصباح استادصباح

آن‌گونه كه تي. اچ مارشال در كتاب ( مردم و توسعه اجتماعي) مي‌گويد، رشد اجتماعي با قايل شدن سه گونه حق براي افراد همراه است: اول، حقوق مدني يا همان كه امروز حقوق قانوني نام دارد و شامل حق مالكيت، حق مصوونيت يكسان، حق آزادي بيان، حق آزادي عقيده و حق آزادي انتخاب و زندگي است.

دوم، حقوق اجتماعي يا حق برخورداري از امنيت و رفاه اقتصادي، تأمين اجتماعي، بيمه بيكاري و حداقل دستمزد كه در صورت گسترش، به پديد آمدن دولت رفاه منجر ميشود .

سوم، حقوق سياسي يا حق شركت در انتخابات به عنوان انتخاب كننده يا انتخاب شونده .

دستيابي كامل به حقوق سياسي و حق رأي تقريباً در اکثرکشورها تاهمين اکنون مقدور نيست. به صراحت ميتوان گفت كه كسب حق راي حتي براي مردان، - طي يك فرآيند طولاني مبارزه به دست آمده است. اين مبارزات براي سازمانهاي سياسي وزنان روندي سختتر و زماني هم طولانيتر را در پي داشته است.

اما احزاب سياسي وبخصوص احزابي چپ دموکراتيک که ازحقوق وحق مسلم زحمتکشان وستمديدگان حمايت مينمايند وظايف ومسووليتهاي مهم دارند که دربرآورده شدن آن تابع يک سلسله قواعد وتکتيکهاي مشخصي ميباشند .

حزب سياسي تشکل سازمان يافته است كه هدف اصلي آن ازكسب قدرت سياسي خدمت صادقانه ووطنپرستانه به جامعه است. تابتوانند به مثابه نيروي بالنده وپيشتاز، جامعه واداره را درمسيرخدمت به مردم هدايت ومديريت نمايد. معمولاً احزاب چپ دموکراتيک كه به دليل داشتن خط ومشي معقل وانساني در بين نهادهاي سياسي ، جامعه مدني وتوده هاي ميليوني به عنوان گل سرسبد تلقي شده براي متمايز كردن خود از ساير احزاب داراي يك ايدئولوژي منسجم ووطنپرستانه هستند .رهبران و اعضاي احزاب سياسي با التزام به ايدئولوژي حزب كه مجموعه اي از ارزش ها و اصول سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي است ضمن آن كه خود را از ساير احزاب متمايز مي كنند، روش اداره جامعه توسط حزب خود را نيز به مردم وبخصوص زحمتکشان ميرسانند ونشان مي دهند. احزاب سياسي با اعلام ايدئولوژي خود به مردم مي گويند كه چنانچه در انتخابات به اعضاي آنها رأي دهند، شيوه اداره امور نيز آن طوري كه در اصول سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ايدئولوژي اين احزاب ترسيم شده، خواهد بود .احزاب سياسي با گروه هاي فشار و ذي نفوذ تفاوت اساسي دارند.

آر.اچ. توني، مورخ معروف انگليسي در تعريف قدرت مي گفت: { قدرت عبارت است از توانايي يك فرد يا گروهي از افراد براي تغيير شيوه عمل افراد يا گروه هاي ديگر در جهت دلخواه آن فرد يا گروه}  گرچه از اين تعريف به صورت عام فقط در جهت توصيف قدرت استفاده مي گردد اما به صورت خاص مي تواند حاوي نكات مورد نظر در باب اهميت و نقش نيروهاي اجتماعي در ساخت و شكل دهي به قدرت نيز باشد كه نمود بارز اين فعل و انفعالات در جامعه شكل گيري احزاب مختلف با عقايد و خاستگاه هاي متفاوت اجتماعي است. در حقيقت شكافهاي اجتماعي هستند كه باعث ايجاد طيف هاي مختلفي در عرصه چارچوب بندي هاي سياسي مي شوند. هيچ جامعه اي را نمي توان يافت كه فاقد شكاف اجتماعي باشد. براساس همين شكافها است كه احزاب سوسياليستي ومترقي ( چپ دموکراتيک )  شكل مي گيرند و در زندگي سياسي اثر مي گذارند.

هر جنبش وحزب سياُي داراي ايدئولوژي مخصوص به خود است كه ارزش ها و اهداف را مشخص مي كند و يك شبكه مفهومي منسجم را براي تفسير تجربيات و حوادث فراهم مي آورد. همچنين امور مربوط به اهداف و ايجاد تغيير را تأمين و گروههاي جداگانه را با يكديگر متحد مي  كند.

درينجا مقصد بحث تيوريک نيست اما بخاطرروشن شدن يک سلسله حقايق وواقعيتها به جستجوي صفحات کتابها رفتيم تا به عنوان مقد مه تذکراتي داشته باشيم  که درين جلترنگ بازي هاي سياسي به اصطلاح يخ دل مارا کشيده باشيم .

انتخابات رياست جمهوري باهمه کمي ها وکاستيها، معقول بودن ونابودن ، شيوه هاي کليشه يي ويک نواخت ، بي نظمي وبي بندوباري ، زورآزماي ها وشاخ مالي ها ، تهديد ها وتحريکها ، عقده مندي ها وجبهه گيري هاي سالم وناسالم به پايان رسيد،  اما گفتنيها ورفتني ها به طورشايد وبايد بيان نگرديد. وهرکس بخاطرگروپ بندي ها وعقده مندي ها چيزهاي گفت ونوشت. درآغازهم انتظاربيشترازين انتخابات وجود نداشت ، هرعقل سليم وهرسري که اگريک مثقال مغزهم درآن وجود داشته باشد ميتوانست پيش بيني کند که نتيجه همين بود که واقع شد.  امروزدرکشورستمديده ودردرسيده قواي نظامي چهل دوکشورحضورفزيکي دارند وهزاران مشاوروهدايت دهنده کشتي شکسته وطن را درموج ازتلاطم وناباوري ها اين بروآن برهدايت ناقص مينمايند . روزانه ميليونها دالرمصرف نظامي وهزاران سربازخارجي دراطراف واکناف وجوددارند. چگونه انتظاريک دموکراسي حقيقي ، يک انتخابات شفاف ويک اقتدارملي را داشته باشيم ؟ آيا اين سربازان که درکشورسنگرگرفته اند وباگذشت هرروزبه تعداد آن افزوده ميشود ودرپي سنگربندي وتحکيمات نظامي اند ، براي خدمت به مردم مظلوم افغانستان آ مده اند وقرباني ميدهند ؟؟؟ .

نه به هيچ وجه ، اينها منافع دارند که براي آن آب گيل ميکنند تاماهي مراد بگيرند.

« درين مورد عنقريب مقاله جداگانه دارم که به نشرخواهدرسيد »

مدتي است که اينجا وانجا ميبنيم ، ميشنويم وميخوانيم که نهضت فراگيرباشرکت درانتخابات جرم بزرگي وگناه سترگي را انجام داده است ونه بايد درانتخابات نماينده معرفي مينمود وسهم ميگرفت.

برنادشاو  ميگويد: کسی که توان را دارد، انجام می دهد، اما کسی که نمی تواند فقط انتقاد می کند.

اما قبل ازقبل يک موضوع راميخواستم به تمام دوستان وياران وهمدلان تذکربدهم که اين نوشته به هيچ عنوان دردفاع ازنهضت تحريرنگرديده وقصد تخريب وتخريش ديگران رانيزندارم ، به مثابه يک روشنفکراين حق را بخود  ميدهم که سياه راسيا ه وسپيد راسپيد بگويم . شايد دربسياري ازمسايل نظريات وگفتني هاي جدي پيرامون سلسله عملکردهاي نهضت فراگيرداشته باشم که نميخواهم ازطريق سايت واينترنيت عقده گشايي نمايم تا دوستان رامايوس ومخالفين رادلشاد بسازم وبااين کارم آب رادرآسياب بيگانه بريزم وکاري راکه مخالفين نميتوانند انجام بدهند ومن ناآگاهانه سخنگوي ايشان ( مخالفين ) باشم .

چرا نهضت فراگيردرانتخابات شرکت نمود؟

يکنم دهه سکوت وکرختي دربين نيروهاي چپ دموکراتيک وبخصوص اعضاي حزب دموکراتيک خلق افغانستان ( حزب وطن ) عملآ اين جريان سياسي ومترقي ازمعادلات سياسي وطن بيرون ميشد وازجانب ديگرتبليغات سيل آساي اجنتهاي مزدبگيرازطريق وسايل اطلاعات جمعي با اتهام بستن ودشنام گفتن درپي مرگ سياسي وحذف فزيکي کمربسته بودند . ازحق نگذريم گروپها ونيروهاي جداشده ازبدنه حزب که درمخالفت بانهضت فراگيرقرارداشت ازبغل مرکزگرمي ، ازمقابل کولرسرد منزل ، ازپاي کمپيوترووازصفحات تارنماي اينترنيتي اش برخورد انتقادگونه وحملات انتقام جويانه انجام ميدادند. که يک قسمت اين گفتني ها بجا واکثريت ديگربخاطر مطرح شدن شخصيتش دست به ماجراجويها ومانورهاي مصلحتي وسليقه يي ميزدند وگروپي نيزاهداف ومقاصد ديگري داشتند ودارند.  ( ... )

درين گيرودارتعدادي ازشخصيتهاي وفاداربه آرمان وايديالوژي طبقه زحمتکش وبادرک شرايط حساس جامعه وبخاطردرد ورنج بي پايان ملت مظلوم ، مبارزه راازداخل آغازودرپي انسجام وتشکل کتلوي وسازماني تلاش هاي مثمري انجام دادند. که امروزازبرکت همين تلاشها درسراسروطن تشکلات رفيقانه وگروپهاي منسجم کننده وجوددارد.

به عقيده من هدف ازشرکت درانتخابات رياست جمهوري بيشترجنبه مطرح شدن وموجوديت فزيکي وپيام سراسري به مردم افغانستان بود تابه آنان ثابت بسازند باوجود تلاشهاي سازمان يافته واقدمات خائنانه مخالفين ما هستيم ودوشادوش شما به پيش ميرويم . نه برد وباخت انتخاباتي . ونهضت اين راميدانست که انتخابات به هيچ صورت شفاف نخواهد بود .

طوريکه ما دربالا گفتيم :

حزب سياسي تشکل سازمان يافته است كه هدف اصلي آن ازكسب قدرت سياسي خدمت صادقانه ووطنپرستانه به جامعه است. تابتوانند به مثابه نيروي بالنده وپيشتاز، جامعه واداره را درمسيرخدمت به مردم هدايت ومديريت نمايد. معمولاً احزاب چپ دموکراتيک كه به دليل داشتن خط ومشي معقل وانساني در بين نهادهاي سياسي ، جامعه مدني وتوده هاي ميليوني به عنوان گل سرسبد تلقي شده براي متمايز كردن خود از ساير احزاب داراي يك ايدئولوژي منسجم ووطنپرستانه هستند .رهبران و اعضاي احزاب سياسي با التزام به ايدئولوژي حزب كه مجموعه اي از ارزش ها و اصول سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي است ضمن آن كه خود را از ساير احزاب متمايز مي كنند، روش اداره جامعه توسط حزب خود را نيز به مردم وبخصوص زحمتکشان ميرسانند ونشان مي دهند. احزاب سياسي با اعلام ايدئولوژي خود به مردم مي گويند كه چنانچه در انتخابات به اعضاي آنها رأي دهند، شيوه اداره امور نيز آن طوري كه در اصول سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ايدئولوژي اين احزاب ترسيم شده، خواهد بود .احزاب سياسي با گروه هاي فشار و ذي نفوذ تفاوت اساسي دارند.

به نظرمن نهضت فراگيرباشرکت درانتخابات چيزي راازدست نداد وبلکه به هدف که ميخواست رسيد. اين اهداف را بصورت فشرده ميتوانيم چنين توضيح نمايم :

-        نهضت باشرکت درانتخابات عملآ موجوديتش رابه مثابه يک سازمان سياسي ومترقي به گوش جهانيان رساند واين شرکت پيام خيلي زنده وشفاف به احزاب مترقي وجامعه جهاني داشت که ممکن است دردرازمدت منافعي داشته باشد. اين منافع ميتواند مطرح شدن  نهضت فراگيررادربين احزاب مترقي جهاني ازيک سووازجانب ديگرهوشداري باشد به کشورهاي که عملآ بخاطرمرگ سياسي اش طي اين يکنم دهه سرمايه گذاري وتلاشهاي فراواني را انجام داده بودند.

-        درداخل ، رسانه هاي ارتجاعي هم ازراديو، تلويزيون ، جرايدوروزنامه ها ونشرات اينترنيتي باشرکت نماينده نهضت دلکفک شدند وآنان طي اين هشت سال بخاطرتخريب وتخريش نيروهاي مترقي مليونها دالردريافت کردند تا ذهنيتها رامخدوش وقلبهاراجريحه داربسازند. تلويزيونها وجرايد چند اجيرومزدورخود فروش وکنج انديش رابنام تحليل گرسياسي ازبطن سياه ترين نهادهاي بنيادگرايي سمارق گونه بيرون کشيدند وبا پيشکش نمودن بسته هاي دالرساعتها عليه نيروهاي چپ دموکراتيک تبليغات خصمانه نمودند. وهرآنچه که ديکته شدند بي دريغانه وطفلانه به گوش مردم پف کردند.

-        نهضت فراگيرزيرنام انتخابات درحقيقت يک کوچ کشي سياسي راازبيرون به داخل انجام دادوعملآ به مقامات رهبري اش تفهيم نمود که مبارزه درکنارمردم وبا مردم مبارزه است ونه لاف وپتاق ازپاي کمپيوتروباگيلاس چاي سبزونقل بادامي وبغل مرکزگرمي وکولرسرد. ماشاهد بوديم که تعدادزيادي ازاعضاي غرب نشين نهضت راهي وطن شدند تا درمبارزه عملي ووطنخواهي ملي سهم بگيرند .

-        اعضاي بي سرنوشت حزب دموکراتيک خلق افغانستان واعضاي رسمي نهضت درداخل باديدن چهره هاي آشنا بعدازسالها تنهایي وبي سرنوشتي احساس دلگرمي وخودماني نموده وبه اين اميدوارميشوند که ديگرتنها نيست وآنانيکه ازبيرون هدايت ودستورميدادند درمقابلش قراردارند . ازيک طرف اين موجوديت ها ميتواند به اعتماد خدشه دارشده صفوف خيلي موثرواقع شود وازجانب ديگرزنگ خطري خواهد بود به سازمانهاوگروپهاي که ازبيرون درداخل - وسيله تلفون ، ايميل وپيام ، داد ازوطنپرستي ومبارزه سياسي ميزنند.

-        با شرکت گسترده نهضت فراگيردرانتخابات موجي ازانتقادات واتهامات آغازوهرکسي به نوبه خويش چيزهاي گفتن ونوشتن .  ضرب المثلي است که ميگويد: براي شناکردن به سمت مخالف جريان رودخانه، قدرت و جرات لازم است. وگرنه هر ماهي مرده اي ميتواند موافق جريان آب حرکت کند.

-        عده یی گفتند که شرکت درانتخابات به معناي احترام گذاشتن به نظام تحت حمايه آمريکا وحضورنيروهاي خارجي درکشوراست . ماامروزازعراق تاآمريکاي لاتين وتا کشورهاي اروپاي وبالتيک که نيروهاي آمريکاي چه بصورت فزيکي وچه به گونه استعماري ازنفوذ قابل ملاحظه برخوردارا ند ، شاهد هستيم .  احزاب مترقي وسياسي که مخالف نظام وحضوربيگانگان اند فعالانه درانتخاباتها ، رفراندمها ونظرخواهي ها شرکت مينمايند وبسياري جاها مانند آمريکاي لاتين احزاب مترقي بدون هراس ازلوله اسلحه  بااتکاء به نيروي مردم ، قدرت ميگيرند وبرنده ميشوند. درعراق که آمريکا ازقدرت بيشتروازنيرو وجنگ افزارهاي نابودکننده بهتري برخورداراست ، حزب کمونست عراق فعالانه درانتخابات سهم گرفتند. ويکي ازفعالين اين حزب طي مصاحبه متذکرشدکه شرکت مادرانتخابات به مفهوم فعاليت اکتيف مادرجامعه عراق است وتاازين طريق ميخواهيم موجوديت خويش را درروند سرنوشت سازفعلي تضمين نمایيم ... 

-        نهضت درانتخابات مستقلانه شرکت نمود ونه درائتلاف هاي نامتجانس حضورپيدا نمود ونه دروازه پول پرستان وآدمکشان را بوسيد ونه منافع سياسي اش رافداي منافع شخصي نمود وبه مثابه نيروي چپ مترقي به پاي صندوق هاي راي رفت وازنام نهضت وازخانواده بزرگ سياسي نمايندگي کرد .

چرا حبيب منگل کانديد نهضت فراگيرشد؟

اگرازديدي صاف وروشن نگاه کنيم به يقين جبيب منگل شخصيتي است دلسوزوچهره است خوشنام ومردی است وطنپرست ومبارز.  ثابت شد که منگل تمام توان ، انرژي ، صداقت وصميميتش را درخدمت هدف وايديالوژي اش قرارداده است .  بي بي سي دستگاه خبري استعمار درمورد حبيب منگل اعتراف ميکند:

او علیرغم اینکه حزبش دیگر در قدرت نیست، اما هنوز به آرمانهای آن وفادار است.

همچنان ژورناليست بي بي سي طي گفت وشنودي ازمنگل ميپرسد. 

بي بي سي : چرا به عنوان یک نامزد حزبی وارد مبارزات انتخاباتی شدید و آیا فکر می کنید که هنوز هم نامزدهای حزبی جایگاهی دارند؟

حبيب منگل : بلی، اتفاقا یکی از انگیزه های ما این بود که از نام حزب، یعنی از نام برنامه وارد این کارزار شویم. مساله تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و عمومی افغانستان از برنامه ها و افکار منشا می گیرد. در حقیقت در این انتخابات، باید جنگ برنامه ها باشد، جنگ افکار باید باشد، نه رقابت میان چهره ها.

بي بي سي : ولی آقای منگل سابقه سیاسی شما به حزبی بر می گردد که خیلی از مردم افغانستان این حزب را مسئول خرابی های این کشور می دانند.

حبيب منگل : در این رابطه باید بگویم که بخشی از مردم – که در گذشته اقلیت جامعه را تشکیل می دادند – متاسفانه بنابر مجموعه ای از دلایل و عوامل در برابر حاکمیت وقت به یک نوع مخالفت و مقاومت پرداختند. تاکید می کنم که اینها یک بخش اقلیت جامعه را تشکیل می دادند. مقاومت اینها موضعی و در بخش های بسیار کوچکی از کشور بود.

حبيب منگل طي فراخواني ميگويد:  ... نهضت فرا گیر دموکراسی و ترقی افغانستان، اینجانب داکتر حبیب منگل را مکلف ساخته است که درفش شما فرزندان ایمان، زحمت و کار را در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 1388 به اهتزاز درآورم. من وظیفه دارم و مصمم هستم که در جریان کارزار انتخاباتی، بیانگر رنج ها، امید ها و مطالبات شما هموطنان رنجدیده،بیجا شده گان، زحمتکشان شهر و ده، کار افرینان  ،زنان، جوانان و خانواده ها باشم. میخواهم صدای من صدای همه احزاب،سازمانها و محافل ترقیخواه، عدالت پسند و وطندوست سرزمین مشترک ما، وطن محبوب ما افغانستان باشد.من به خرد جمعی نیرو های میهن دوست، دموکرات و داد خواه اعتقاد دارم. من باورکامل دارم که فقر و محرومیت تحمل نا پذیری که کتله های وسیع مردم ما با آن مواجه اند، زور گویی،خشونت و فساد گسترده اداری و ناتوانی دولت کنونی در تمثیل حاکمیت ملی و حراست از آزادی، مصئونیت،حیثیت و حقوق انسانی و مدنی شهروندان کشور ما،شرایط لازم را برای یک تغییر صلح امیز مبتنی بر ارزشهای قانون اساسی فراهم ساخته است و  بیش از هر زمان دیگر، اتحاد عمل و همبسته گی همهء لایه های اجتماعی و بخصوص نیرو های دموکرات، ترقیخواه و جانبدار عدالت میتواند به پیروزی مشترک ما بیانجامد. .. اکنون فرصت آن مهیا شده است که افغانستان پیشتاز میدان دوستی و آزادی در میان کشور های همسایه باشد. وطن ما میتواند به حلقهء وصل و نیروی محرکهء همکاری منطقه یی و بین المللی  مبدل شود. آواز افغانستان در منطقه میتواند آواز تدبیر، صلح و همکاری باشد. من چنین آینده یی را برای وطن عزیز ما در منطقه و در جهان مد نظر دارم و برای آن تلاش و مبارزه می کنم. از شما هموطنان، از شما نیرو های سیاسی مترقی و وطندوست تقاضا میکنم در کار مبدل ساختن این آرزو ها به  برنامه یی نجاتبخش سهم بگیرید...

اين خود ميرساند که وي چقدربه آرمانهايش وفاداروبه ايديالوژي اش منت دار است که صداقتمندانه ودليرانه ازآن حرف ميزند وبه ان ميبالد . زمانيکه منگل به مثابه نماينده نهضت فراگيربدون مشوره ونظرخواهي عمومي معرفي گرديد سوالهاي زيادي نزدم وجودداشت وازخود مپرسيدم آيا وي ( منگل ) ميتواند نقش مثبت درروند کنوني بازي کند؟

منگل پس ازشرکت درانتخابات نيزجوان مردانه ووطنپرستانه حاضرشد که منبعد دروطن وپهلوي مردم وهمرزمانش زندگي نمايد که اين خود صداقت ومتانت ويرا ثابت نمود.

حبيب منگل باسفرهاي بي وقفه به ولايات ودربين زحمتکشان ازمبارزات دوامدارسياسي وازپايمردي خانواده حزبي وازرقت باربودن زندگي مردم مظلوم محکوم صحبت نمود وعملکرد دولت رابه چاليش کشاند.

درينجا بصورت خلاصه ازحوزه انتخاباتي ولسوالي دوشي ومناطق مربوط به آن اززبان يکي ازروشنفکران منطقه بازگومينمايم . ازولسوالي تادوشي الي تاله وبرفک حدودآ هفتاد تا يکصدهزارخانواده زندگي دارند ودرين محدوده جغرافيوي متاسفانه تااکنون ازشفاخانه وبيمارستان ، ازوسايل اطلاعات جمعي هم ازتلويزيون وجرايد ، ازسرک قيروموتررو وازتکنالوژي هاي مروج خبري نيست . اين مناطق چه درزمان حکومتهاي شاهي وچه درزمان اقتدارسران خوشگذران محلي ومذهبي نه تنهابه زندگي ساکنين محل توجه صورت نگرفته بلکه درمصيبت وزندگي رقت بارمردم نقش آگاهانه ايفا کرده اند. روزي حاکم محلي ومذهبي دريک نشست خاص خانوادگي اش ميگويد : آگاهي مردم ازقانون ودولت ،  ازمکتب وتحصيل ،ازتکنالوژي وزندگي مرفه وازعلم ودانش به مفهوم پايان اقتدارمذهبي ماخواهد بود وتمام تلاش بايد اين باشد که مردم درانزواوبي خبري بسرببرند .

درجريان انتخابات آقاي کرزي دريک زدوبند سياسي ومصلحتي باسيدمنصور( نادري ) تادره کيان رفت ودراجتماع مردم ازخدمت وخدمتگذاري وازبهبودزندگي مردم بادادن راي به وي وعده وپيمان بست. { در يخ نوشت ودرآفتاب گذاشت. }

داکترعبدالله نيزبافرستادن چندين نماينده مزدورصفت محلي که فقط وفقط به پول موصوف چشم دوخته بودند به مردم ازتغيرات زندگي وازخدمات اجتماعي جيب هارانقل چوبي پرکرد. ( درينجا بيشتردلالان مقصرند تا آقاي داکترعبدالله زيرا پولهاي ارسال شده نيزبه جيب معامله گران منطقوي رفت ). وهمچنان کانديدان مختلفي بامعامله هاي پيدا وپنهان سعي درجذب مردم نموده بود ند .  امادرروزانتخابات بعدازکرزي حبيب منگل بيشترين راي را بخود اختصاص دادواينجا بودکه جمله معروف صدق پيدانمود : « پيوند حزب باخلق ها » . بدون مبالغه امروزدردورترين نقاط اين مناطق کادرها وفعالين سابق حزب واعضاي فعلي نهضت فراگيربراي جلب وجذب زحمتکشان فعاليت اکتيف دارند وحوزه هاي حزبي فعال است .


December 17th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات